محکومیت شرکا به جای دشمنان

فصل گمشده در سند استراتژیک جدید؛ چرا ترامپ از رقابت ابرقدرت‌ها کنار کشید؟ | سکوت درباره برنامه هسته‌ای ایران

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۵۸۷۸۷
اقتصادنیوز: رئیس‌جمهور آمریکا در حال رویگردانی از رقابت دیرینه بین ابرقدرت‌های اقتصادی و هسته‌ای است.
فصل گمشده در سند استراتژیک جدید؛ چرا ترامپ از رقابت ابرقدرت‌ها کنار کشید؟ | سکوت درباره برنامه هسته‌ای ایران

به گزارش اقتصادنیوز، سند استراتژی امنیت ملی آمریکا که اخیرا از سوی دولت دونالد ترامپ منتشر شده بحث‌های فراوانی را میان تحلیل‌گران برانگیخته است.

به دنبال براندازی سلطه آمریکا در سراسر جهان

به نوشته دیوید سنگر، تحلیل‌گر نیویورک‌تایمز، آخرین باری که ترامپ -یعنی هشت سال پیش- استراتژی امنیت ملی دولت خود را منتشر کرد، از بازگشت به رقابت ابرقدرت‌ها خبر داد و چین و روسیه را به عنوان قدرت‌های «تجدیدنظرطلبی» توصیف کرد که به دنبال براندازی سلطه آمریکا در سراسر جهان هستند.

خبر مرتبط
آمریکا آماده یک «جنگ فرهنگی» داخلی و خارجی | رمزگشایی از بی توجهی برنامه امنیتی ترامپ به افول هژمونی آمریکا

اقتصادنیوز: برنامه امنیتی ترامپ به این واقعیت که اگر آمریکا روزی قدرت مسلط در نظم جهانی نباشد مجبور به پذیرش قواعد و چارچوب‌های وضع‌شده توسط دیگر کشورها خواهد بود.توجهی ندارد.

او در سندی که منعکس کننده دیدگاه مشاورانش در دوره اول ریاست جمهوری‌اش بود، نوشت: «چین و روسیه قدرت، نفوذ و منافع آمریکا را به چالش کشیده و علیه امنیت و رفاه آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند. آن‌ها مصمم‌اند که آزادی و عدالت را در اقتصادها را از میان ببرند، ارتش‌های خود را گسترش دهند و اطلاعات و داده‌ها را کنترل کنند تا جوامع خود را سرکوب کرده و نفوذشان را گسترش دهند».

آمریکا و چین

هشت سال بعد، این پیش‌بینی‌ها تقریبا درست از آب درآمد. این دو رقیب ایالات متحده «شراکت بدون محدودیت» خود را عمیق‌تر -و گاهی اوقات در آن اغراق‌- کرده‌اند؛ توان هسته‌ای چین نسبت به آن زمان بیش از دو برابر شده و ارتش این کشور دائما رزمایش‌هایی را در اطراف تایوان برگزار می‌کند؛ و مهاجمان سایبری‌اش به زیرساخت‌های مخابراتی، شرکتی و دولتی آمریکا نفوذ کرده‌اند. دیگر رقیب آمریکا، روسیه، هم تقریباً چهار سال است که درگیر جنگ در اوکراین است و عملا یک جنگ در سایه علیه متحدان ایالات متحده در سراسر اروپا به راه انداخته است.

چشم بستن بر تهدیدها

با این حال، در سند ۲۰۲۵ ترامپ به سختی ردپایی از این موارد دیده می‌شود. در حالی که سند بیشتر متمرکز بر این بوده که متحدان اروپایی باید به مهاجرت گسترده پایان داده و به احزاب «میهن‌پرست» روی بیاورند و در غیر این صورت یا با «محو تمدنی» روبرو می‌شوند، آنچه در این سند ۳۳ صفحه‌ای بیش‌تر جلب توجه می‌کند، موضوعاتی است که نادیده گرفته می‌شود.

این سند، از روسیه تنها در چهار پاراگراف نام برده و هرگز این کشور را به واسطه تهاجم به همسایه‌اش که بیش از ۱.۵ میلیون تلفات داشته، محکوم نکرده است. در عوض، ایالات متحده را به مثابه یک میانجی بی‌طرف به تصویر می‌کشد که می‌تواند تنش‌ها بین روسیه و اروپا را کاهش دهد و «ثبات استراتژیک» را با مسکو «دوباره برقرار کند». هیچ بحثی هم عملا در مورد نبرد روزانه در فضای مجازی علیه هکرهای تحت حمایت دولت چین وجود ندارد.

2

اما اینها تنها تهدیدات علیه ایالات متحده نیستند که حذف‌شان عجیب به نظر می‌رسند. در سال ۲۰۱۷، ترامپ کره شمالی را که در آن زمان اندازه انگشتان دو دست سلاح هسته‌ای داشت، با «آتش و خشم» تهدید می‌کرد. استراتژی ۲۰۱۷ خاطرنشان می‌کند که این کشور «به دنبال توانایی کشتن میلیون‌ها آمریکایی با سلاح‌های هسته‌ای است» و به توانایی شیمیایی، بیولوژیکی و سایبری این کشور اشاره می‌کند. امروز، پس از سال‌ها دیپلماسی شکست‌خورده، کره شمالی ۶۰ یا بیشتر سلاح هسته‌ای دارد. با این حال، هرگز در استراتژی جدید به این کشور اشاره نشده است.

هم‌چنین در این سند به ندرت از ایران نام برده می‌شود، آن هم با عبارات متناقض. مقدمه سند ترامپ با افتخار می‌گوید که در ماه ژوئن، «ما ظرفیت غنی‌سازی هسته‌ای ایران را از بین بردیم». سپس، در صفحه ماقبل آخر گزارش، در ارزیابی دقیق‌تری می‌گوید که ایالات متحده «برنامه هسته‌ای ایران را به طور قابل توجهی تضعیف کرده است». به گفته اسکات دی. ساگان، استاد دانشگاه استنفورد: «این سند در مورد چگونگی جلوگیری دولت از بازسازی برنامه هسته‌ای ایران سکوت کرده است».

رقابت استراتژیک یا روابط تجاری؟

گزارش جدید در پاراگراف‌های آغازین خود می‌گوید که تنها بر چند تهدید اصلی امنیت ملی متمرکز است و هدف «اطمینان از این است که آمریکا برای دهه‌های آینده قوی‌ترین، ثروتمندترین، قدرتمندترین و موفق‌ترین کشور جهان باقی بماند». در این سند آمده است: «هر کشور، منطقه، مسئله یا آرمانی - هر چقدر هم که ارزشمند باشد - نمی‌تواند محور استراتژی آمریکا باشد.» سپس اولویت اول را به نیم‌کره غربی می‌دهد و بخش عمده‌ای از آن در واقع به‌روزرسانی دکترین مونرو - که قاره آمریکا و آب‌های اطراف آن را حوزه تسلط واشنگتن اعلام می‌کرد - با «نتیجه ترامپی» است و جای تعجب نیست که بر محدود کردن مهاجرت و مواد مخدر تمرکز دارد.

آمریکا و ترامپ

با این حال، فاصله گرفتن از بحث رقابت فوری و طولانی مدت بین دو اقتصاد بزرگ جهان و سه قدرت هسته‌ای بزرگ، تکان‌دهنده است. در واقع، در این سند، هیچ بحثی در مورد مبارزه ابرقدرت‌ها یا استراتژی‌های مهار وجود ندارد. این سند، پایان سریع جنگ اوکراین را -با شرایط حفظ موجودیت کشور- به عنوان راهی برای دستیابی به «ثبات استراتژیک» نامشخصی بین ایالات متحده و روسیه مطرح می‌کند. و اگرچه صفحات بیشتری به چین اختصاص داده، اما بسیار بیش‌تر بر روابط تجاری تمرکز دارد، تا رقابت استراتژیک.

محکومیت شرکا به جای دشمنان

به گفته پیتر دی. فیور، استاد دانشگاه دوک: «هنگام بحث در مورد رقابت اقتصادی، به صراحت و با جزئیات دقیق از چین نام برده می‌شود. اما هنگام بحث در مورد تهدیدات نظامی در هند و اقیانوس آرام، زبان بسیار مبهم می‌شود. برخلاف سند دوره اول ترامپ، چین به عنوان تهدید نظامی معرفی نشده و بدین ترتیب مهم‌ترین نکته حذف شده در کل این سند است».

با این حال، این تنها عرصه‌ای نیست که در آن رقابت با چین -در مقایسه با سند دوره اول ترامپ و سند دولت بایدن، ملایم‌تر شده است. به گفته آر. نیکلاس برنز، سفیر سابق در چین و سفیر: «به فهرست چالش‌هایی فکر کنید که چین در چند دهه آینده بزرگ‌ترین تهدیدها را برای ایالات متحده ایجاد می‌کند: چه کسی در فن‌آوری -هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، بیوتکنولوژی، سایبری - قدرتمندترین خواهد شد. این چالش‌ها با رقابت نظامی شدیدی که ما هر روز در سراسر هند و اقیانوس آرام با چین داریم، مرتبط هستند». رنز خاطرنشان کرد که این مسائل تنها به شکل گذرا ذکر شده‌اند. او متذکر شده: «این واقعیت که کشورهای اتحادیه اروپا و ناتو شرکای حیاتی ما در رقابت استراتژیک با پکن بوده‌اند، نادیده گرفته شده و به طرز عجیبی در گزارش متحدان اروپایی ما بیش‌تری از دشمنانی چون چین و روسیه، محکوم شده‌اند».

4

در حالی که آخرین پیمان بزرگ کنترل تسلیحات هسته‌ای با روسیه (استارت نو) دو ماه دیگر منقضی می‌شود، هیچ بحثی در مورد اجتناب از یک مسابقه تسلیحاتی جدید، پرهزینه و بی‌ثبات‌کننده وجود ندارد. در عوض، این سند، دفاع موشکی، «از جمله گنبد طلایی برای سرزمین آمریکا»، را ستایش می‌کند. و در حالی که میلیاردها دلار برای این پروژه هزینه شده، در این سند هیچ اشاره‌ای به این واقعیت نشده که یکی از عناصر کلیدی آن - قرار دادن رهگیرهای موشکی در فضا - می‌تواند باعث ایجاد مسابقه‌ای بین ابرقدرت‌ها برای قرار دادن سلاح‌های هسته‌ای در فضا نیز شود.

رمزگشایی از رویگردانی از رقابت ابرقدرت‌ها

به نوشته سنگر، مشخص نیست که چرا دولت ترامپ از بحث رقابت ابرقدرت‌ها که در سال ۲۰۱۷ آغاز شده بود، روی برگردانده است. این موضوع ممکن است تا حدودی به شخصیت‌ها مربوط باشد. سپهبد اچ. آر. مک‌مستر، مشاور امنیت ملی که بر تهیه پیش‌نویس سند ۲۰۱۷ نظارت داشت، ، معتقد بود که تشکیلات دفاعی آمریکا پس از نزدیک به دو دهه تمرکز بر مبارزه با تروریسم، در مواجهه با واقعیت‌های جدید بسیار کند عمل می‌کند. او موفق شد لزوم مقابله با قدرت نظامی و فناوری رو به افزایش چین و تهدیدات جدید روسیه برای اروپا -که مورد توافق هر دو حزب بود- به عنوان موضوعات اصلی در آن سند بگنجاند.

با این حال، جهان‌بینی نویسندگان اصلی سند ۲۰۲۵ به طور قابل توجهی متفاوت است. رویکرد به نیم‌کره غربی، منعکس کننده اظهارات عمومی مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، است که موقتا پست مشاور امنیت ملی کاخ سفید را هم در اختیار دارد. به نظر می‌رسد بحث اروپا و «محو تمدنی» این قاره از سخنرانی جی. دی. ونس، معاون رئیس‌جمهور، در کنفرانس امنیتی مونیخ در ماه فوریه گرفته شده است. اما به نظر می‌رسد موضع در قبال چین، از سوی وزارت خزانه‌داری و خود ترامپ اتخاذ شده که گفته مشتاقانه منتظر سفر به پکن در ماه آوریل برای انعقاد قراردادهای تجاری حتی بزرگ‌تر است.

باری که از روی دوش بر داشته می‌شود

در همین رابطه، شورای سردبیری وال‌استریت ژورنال هم نوشت، هشت سال پیش، ترامپ در سند استرتژی ملی خود دنیای جدید رقابت ابرقدرت‌ها را به رسمیت ‌شناخت که بیانی از تهدیدات جهانی نوظهور بود. اما سند استراتژی جدیدی که ترامپ جمعه گذشته منتشر کرد، تقریباً عقب‌نشینی آشکار از آن رقابت است که موجب خشنودی چین و روسیه می‌شود.

این سند ۳۳ صفحه‌ای، کامل‌ترین تلاش دولت تاکنون برای توضیح دیدگاه خود در مورد امنیت ملی است. ترامپ عمدتاً با جملاتی بریده‌بریده در رسانه‌های اجتماعی توضیح دیدگاه خود را می‌دهد، بنابراین این سند بهترین نوشته در مورد چشم‌انداز روند تکور در سه سال آینده-و شاید هفت سال آینده- است – چرا که این سند، توسط معاون رئیس‌جمهور جی. دی. ونس نیز امضا شده است.

منطق جغرافیایی یا منطق استراتژیک؟

این استراتژی یک سند انزواطلبانه نیست که ممکن است توسط یک اندیشکده لیبرتارین منتشر شده باشد. اما به وضوح اعلامیه‌ای است مبنی بر اینکه آمریکا دیگر نمی‌تواند و نباید به نفع ملی، بار رهبری جهانی را به دوش بکشد.

آمریکا و ترامپ

مهم‌تر از هر چیز، این سند نیم‌کره غربی را در اولویت قرار می‌دهد و بقیه جهان را کم‌اهمیت جلوه می‌دهد. این یک منطق جغرافیایی دارد، نه یک منطق استراتژیک و مهاجرت و مواد مخدر را دو تهدید بزرگ برای آمریکا می‌داند. اما از هر نظر، بزرگترین تهدید برای ایالات متحده، قدرت متخاصم در سراسر اقیانوس آرام است که زرادخانه هسته‌ای خود را طی پنج سال سه برابر کرده است. با این حال، این سند تجارت را به عنوان موضوع اصلی در اقیانوس آرام توصیف می‌کند و عدم تعادل تجاری را تهدیدی بزرگتر برای رفاه ایالات متحده نسبت به تقویت نظامی پکن می‌داند.

چین همچنین حامی اصلی جنگ پوتین در اوکراین است و روسیه جایی است که چرخ‌های این استراتژی از کار می‌افتد. این سند «ثبات استراتژیک» را در برابر قدرتی که به اروپای شرقی حمله کرده و از باج‌گیری هسته‌ای علیه ایالات متحده و ناتو استفاده کرده، توصیه می‌کند. مسلما پوتین این استراتژی را به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه گسترش ناتو و انحطاط اروپا امپریالیسم او را توجیه می‌کند، به کار خواهد گرفت. در همین حال، این سند به دوستان آمریکا در آن سوی اقیانوس اطلس حمله می‌کند. 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید